فقط حیدر امیرالمؤمنین است...

باد و طوفان آرام می گیرد اما بیرق مولا آرام نمی گیرد

فقط حیدر امیرالمؤمنین است...

باد و طوفان آرام می گیرد اما بیرق مولا آرام نمی گیرد

فقط حیدر امیرالمؤمنین است...

زیر باران گریه ها گم میشود

حرف هایم بی صدا گم میشود



دردسر شد عشق و درمانش تویی

تو که باشی صد بلا گم میشود



راه را یادم بده تا که دلم

هی نگوید که چرا گم میشود ؟



من غریبم ، در مسیر عشق تو

گفته بودی آشنا گم میشود



دائما تشویش و حول و اضطراب

در حضورت دست و پا گم میشود



من گدایم مبتلایان تو شاه

این میان حتما "گدا" گم میشود

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۳۲ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

حیدر کرار

لقب امیرالمؤمنین علی علیه السلام که حیدر کرار است، به چه معنا است؟


در برخی روایات یکی از نام‌های امیرالمؤمنین علی علیه السلام «حیدر» 


معرفی شده است.


یکی از آن روایات ، روایتی است که داستان جنگ خیبر را نقل می‌کند. 


براساس این روایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هنگام مواجهه با مرحب


(پهلوان یهودیان خیبر) خود را به نام «حیدر» معرفی می‌کند.(1)


البته ذکر چنین لقبی برای حضرتشان اختصاص به این مورد ندارد؛ 


در موارد دیگری نیز تصریح به این نام شده است.(2)


به نظر می‌رسد «حیدر» یکی از نام‌های تقریباً مشهور امیرالمؤمنین


 علی علیه السلام است. شاهد این مدعا این است که بسیاری از


فرهنگ نویسان زبان عربی نیز تصریح می‌کنند که


 «حیدر» یا «حیدره» یکی از نام‌های امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.(3)

فقط حیدر امیرالمومنین است...(پست ثابت)


صلوات امیرالمومنین



دریافت


عشق یعنی آبرو یعنی شرف


تا ابد تسلیم سلطان نجف


عشق یعنی لا فتی الا علی


نفی هستی از همه الا علی










بی علی هرگز نشاید دم ز دینداری زدن!


کل ایمان را کسی دارد که ایمانش "علی"ست ...

 






دل تنگ نجف...

شاید هیچ کس در جهان بـه اندازه تو درخت نکـاشـته بـاشد ؛ 

مدیـنه را تو نخلستان کردی 

اما 

تو نیـامـده بـودی که فقط درخت بـکاری  

شاید هیـچ کس در جهان بـه اندازه تـو چاه نکنده بـاشد ؛ 

اما 

این هـمه چـاه عمـیـق 

حتی برای یک آه عمـیق 

چقدر کوتاه بود 

آهـ ... 

امروز آه تو دامن عـالم را گرفته است  


∞ ∞ ∞ ∞ ∞ 


یه دل سیـر زیارت نـجـف میخوام دوباره ... 

مولایم... 

نمی پذیری ام ؟! 






منبع:وبلاگ وعده گاه

نجاتم بده...

غرق شده ام


در زندگی بی “تو”.

آب تلخ نبودنت را قورت داده ام

و باز

در هیاهوی نفس تنگی ها

یادت نمی کنم.

باید نجاتـم دهی




شهادت حضرت علی (ع)

من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست


این لب تشنه ی پر شور، غزلخوان علی ست


این که گسترده تر از وسعت آفاق شده است


به یقین سفره ی گسترده ی دامان علی ست


منّت نان و نمک نیست سر سفره ی او


پس خوشا آن که در این دنیا مهمان علی ست


آتش اشکی اگر در غزلم شعله ور است


بی گمان قطره ای از درد فراوان علی ست


لحظه ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد


که جهان، آینه در آینه حیران علی ست


کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده است


تا بدانیم کلید در این خانه علی ست


از دم صبح ازل نام علی را می خواند


دل که تا شام ابد دست به دامان علی ست


محمد حسین صفاریان

 


 

ولادت امام حسن مجتبی(ع)

به همان کریم که ندارد حرمی


از گناهی که ز من سر زده ستاری کن..







ماه رمضان اگرخدا می بخشد


محض گل روی مجتبی می بخشد


غصه نخورید آخر کار این آقا


یک کرب و بلا به جمع ما می بخشد

 


ام المؤمنین حضرت خدیجه(س)

هرچه داشت ، داد

خدا هم هر چه داشت ، به او داد

پیامبرش

فاطمه

نسل نورهای چهارده گانه

.

.

.

 

و ما  هم امروز تو را به نام او می شناسیم :

السلام علیک یابن الخدیجه الغری / دعای ندبه



نوکری افتخار ماست

صد شکر که ما شیعه ی مولا هستیم

مـوجـیـم که در پـنــاه دریا هستیم

پـرسـند اگـر روز قـیامـت از مـا

گوییم همه نوکر زهرا (س) هستیم

 

شهادت!

صفحه‌ی آخر شناسنامه‌ام را این‌گونه می‌خواهم

.

آرزویش برای من گنهکار که عیب نیست

هست؟

 


راه آسمان که بسته نیست

هست؟

 

با تو‌ام ای من

راه آسمانت را پیدا کن.

شاید؛

جایی همین نزدیکی


یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی


صد شاخه گل محمدی با صلوات

تقدیم امام عسگری در عتبات

جز حضرت مهدی نبود نائب او

بر آغاز امامتش درود و صلوات



آقا ردای سبز امامت مبارکت

پوشیدن لباس خلافت مبارکت

ای آخرین ذخیره ی زهرایی حسین

آغاز روزگار امامت مبارکت