من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست
این لب تشنه ی پر شور، غزلخوان علی ست
این که گسترده تر از وسعت آفاق شده است
به یقین سفره ی گسترده ی دامان علی ست
منّت نان و نمک نیست سر سفره ی او
پس خوشا آن که در این دنیا مهمان علی ست
آتش اشکی اگر در غزلم شعله ور است
بی گمان قطره ای از درد فراوان علی ست
لحظه ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد
که جهان، آینه در آینه حیران علی ست
کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده است
تا بدانیم کلید در این خانه علی ست
از دم صبح ازل نام علی را می خواند
دل که تا شام ابد دست به دامان علی ست
محمد حسین صفاریان
به همان کریم که ندارد حرمی
از گناهی که ز من سر زده ستاری کن..
ماه رمضان اگرخدا می بخشد
محض گل روی مجتبی می بخشد
غصه نخورید آخر کار این آقا
یک کرب و بلا به جمع ما می بخشد
امام علی علیه السلام:
هنگامی که تو زندگی را پشت سر میگذاری؛و مرگ به تو روی می آورد...
پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود!
*حمکت 29 نهج البلاغه*
هرچه داشت ، داد خدا هم هر چه داشت ، به او داد پیامبرش فاطمه نسل نورهای چهارده گانه . . . و ما هم امروز تو را به نام او می شناسیم : السلام علیک یابن الخدیجه الغری / دعای ندبه
صد شکر که ما شیعه ی
مولا هستیم
مـوجـیـم که در پـنــاه دریا هستیم
پـرسـند اگـر روز قـیامـت از مـا
گوییم همه نوکر زهرا (س) هستیم