رد دلایل اهل سنت 5
- دوشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۰۶ ب.ظ
ادامه مباحثه مأمون با دانشمندان عامه
دیگرى گفت :از رسول خدا روایت شده است که فرمودند:لو کنت متخذا
خلیلا لاتخذت ابابکر خلیلا. (اگر براى خود دوستى اختیار میکردم یقینا
ابوبکر را دوست خود قرار می دادم) .
مأمون گفت: این روایت نیز شایسته نیست که از رسول اکرم(ص) صادر
شده باشد زیرا مشهور بین الفریقین است که آن حضرت عقد اخوت و
برادرى در میان صحابه انداخت و على علیه السلام را با خود برادر
نمود و فرمود من تو را براى خود برادر نمودم،حالا ببین کدامیک از
این دو روایت حق و کدامیک باطل است؟
دیگرى از علماى حدیث گفت که على علیه السلام بالاى منبر
گفت: بهترین امت بعد از پیغمبر ابوبکر و عمر بودند؟
مأمون گفت: محال است که آن حضرت چنین سخنى گفته باشد زیرا
اگر این دو نفر از همه بهتر بودند چرا رسول خدا صلى الله علیه و آله
عمرو عاص را امیر آنها کرد و اسامة بن زید را بر آن دو فرمانده نمود
و باز چرا على علیه السلام پس از پیغمبر می گفت من براى جانشینى
پیغمبر بهتر و سزاوارترم و اگر بیم آن نبود که عده کثیرى از دین برگردند
حق خود را از آنها می گرفتم و در جاى دیگر فرمود من به این امر احقم
زیرا که خدا را بندگى و پرستش می کردم در حالی که این دو نفر کافر
و بت پرست بودند.
دیگرى گفت:خبرى به ما رسیده است که پیغمبر فرمود: ابوبکر و عمر دو
آقاى پیران بهشت هستند!!
مأمون گفت: این حدیث از رسول خدا صلى الله علیه و آله نیست زیرا در
بهشت پیرى وجود ندارد و پیغمبر با شجعیه که زن پیرى بود فرمود عجوزه
داخل بهشت نمی شود بلکه پیران جوان می شوند و این آیات را تلاوت
فرمود: انا أنشاناهن انشاء،فجعلناهن ابکارا،عربا اترابا .
بنابراین،حدیث در شأن حسنین علیهما السلام است که فریقین متفق به صحت
آن هستند که پیغمبر فرمود: الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنة.