فقط حیدر امیرالمؤمنین است...

باد و طوفان آرام می گیرد اما بیرق مولا آرام نمی گیرد

فقط حیدر امیرالمؤمنین است...

باد و طوفان آرام می گیرد اما بیرق مولا آرام نمی گیرد

فقط حیدر امیرالمؤمنین است...

زیر باران گریه ها گم میشود

حرف هایم بی صدا گم میشود



دردسر شد عشق و درمانش تویی

تو که باشی صد بلا گم میشود



راه را یادم بده تا که دلم

هی نگوید که چرا گم میشود ؟



من غریبم ، در مسیر عشق تو

گفته بودی آشنا گم میشود



دائما تشویش و حول و اضطراب

در حضورت دست و پا گم میشود



من گدایم مبتلایان تو شاه

این میان حتما "گدا" گم میشود

پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

رد دلایل اهل سنت 4

مباحثه مأمون با دانشمندان عامه:

این مباحثه را شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا و احمد بن عبد ربه که از علماى 

اهل سنت است در کتاب عقد الفرید حکایت کرده است که اسحاق بن حماد 

گفت :یحیى بن اکثم ما را جمع نمود و گفت:مأمون دستور داده است که جمعى

از اهل کلام و حدیث را نزد او ببرم و من در حدود چهل نفر از علماى هر دو صنف

 را جمع کردم و مأمون را نیز خبر دادم مأمون بر آنها وارد شد و گفت:اى جماعت

 علماء من معتقدم که على علیه السلام پس از رحلت پیغمبر (ص)جانشین وى بوده 

است اگر سخن و عقیده مرا قبول دارید و آن را صحیح می دانید شما نیز اعتراف

کنید و اگر بنظر شما این سخن من اشکال و ایرادى دارد با دلیل و برهان آن را

 رد کنید ضمنا حشمت و مقام من به هیچ وجه مانع حق گوئى شما نشود فقط تقوى

 را پیشه کنید و از عذاب خدا بترسید و سخن بحق گوئید.

اکنون میل شما است یا شما از من سؤال کنید و یا اجازه بدهید من از شما سؤال 

کنم.

گفتند:ما سؤال می کنیم.مأمون گفت شما یک نفر را انتخاب کنید که با من سخن

 گوید و چنانچه در جائى به خطا رفت شما کمک کنید و از او پشتیبانى نمائید پس

 یکى از آن گروه چهل نفرى به سخن در آمد و گفت:

اعتقاد ما اینست که پس از پیغمبر(ص) ابوبکر بهترین مردم است زیرا روایتى

 هست که تمام صحابه آن را نقل نموده‏اند که رسول خدا (ص) فرمود: پس از

 من به این دو نفر (ابوبکر و عمر) اقتداء کنید بنا براین باید آن دو نفر بهترین خلق

 باشند تا مردم به آنها اقتداء کنند!

مأمون گفت :روایات و احادیث زیاد است و همه آنها از سه صورت خارج نیست‏ یا 

همه اخبار صحیح است،یا همه آنها جعلى و باطل است و یا بعضى صحیح و برخى

 باطل است.

اگر تمام اخبار و روایات صحیح باشد پس این اختلافات از کجا ناشى شده است و

 چرا بعضى اخبار ناقض بعضى دیگرند و اگر تمام آنها باطل باشد لازم می آید 

بطلان دین و کهنه شدن شریعت مطهره،پس بعضى از روایات و اخبار صحیح و

پاره‏اى هم باطل است و آنکه صحیح است باید متکى بدلیل و برهان باشد و الا 

باطل و جعلى خواهد بود.

حال در مقام تجسس دلیل بر می آئیم و چون به مضمون این حدیثى که شما

 
گفتید نگاه می کنیم مى‏بینیم صدور چنین خبرى از شخص پیغمبر صلى الله علیه
 
 و آله که اعقل عقلاء است شایسته نیست زیرا که اقتداء کردن به دو نفر در یک
 
 وقت محال است و آن دو نفر یا من جمیع الجهات متحد بودند و یا با هم اختلافاتى
 
 داشتند در صورت اول لازم می آید که آن دو تن از نظر شکل و جسم و شعور و فکر
 
 یکى باشند که آن هم محال است و در صورت دوم اگر اقتداء به یکى شود  به دیگرى
 
 نشده است و چگونه هر دو بر حق می باشند در حالی که از نظر عقیده با هم اختلاف
 
داشتند. عمر به ابوبکر گفت: خالد بن ولید را به جهت قتل مالک بن نویره عزل کن و
 
گردنش بزن ابوبکر قبول نکرد عمر متعه زن و حج را تحریم نمود و ابوبکر نکرد ابوبکر
 
 بعد از خود خلیفه معین کرد و عمر را به جا گذاشت ولى عمر خلافت را در شوراى
 
شش نفرى محصور نمود و هکذا...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی